به نام خدا
مهمترین ویژگی جامعه اخلاقی ، فارغ از فلسفه وجودی هر اجتماع آنست که انسان های متخلق به اخلاق را درخود جای داده است و با این صورت می توان، دستیابی به یک مدینه فاضله را در افق ذهنی خود ترسیم نمود .اول ماهیت موضوع اخلاق رادر آوردگاه بحثی که پیش روی داریم بررسی می کنیم :اخلاق علمی است که بررفتارهای پسندیده و ناپسند هر فرد در اجتماع فارغ از فلسفه ای که آن اجتماع بر اساس آن پایه ریزی شده است دلالت می کند .بنا براین تعریف اخلاق بر دو پایه پسندیده و ناپسند استوار است . ذکر این نکته ضروری است که این دو، بر اساس فلسفه و اصول پایه گذاری درهر اجتماعی متغیر است و عرف و عادات مرسوم در هر جامعه مبنای پسندیده و ناپسند را معین می کند .اینک که ما در جامعه اسلامی زندگی می کنیم و پذیرفته ایم که فلسفه اسلامی تعیین کننده روش و اصول زندگی ما خواهد بود ،می باید این مبحث رادر در راستای ملموسات خودمان ادامه دهیم و قیاس اجتماع مورد درک با جوامعی که با اصول فلسفه وجودی آنها، آشنایی نداریم ، قیاسی مع الفارق خواهد بود.اخلاق پسندیده کدام است :فضایل اخلاقی یا به عبارت دیگر اخلاق پسندیده ، عبارت است از مجموعه ای از آداب و سنن الهی و دستوراتی که از طرق نص آیات و یا توسط پیامبران الهی و ائمه علیهم السلام به نسل حاضر انتقال یافته است و البته مجموعه رفتارهای عرفی متناسب با فرهنگ عامه جامعه نیز جزئی از اخلاق پسندیده محسوب می گردد و در مجموع این دسته هرگز نمی تواند از مدار حق و درستی خارج بوده و یا منافاتی با سایر فرامین الهی داشته باشد . پرهیزکاری ، راستی ، صداقت ، امانتداری ، حفظ زبان ، کظم غیظ ، درستکاری و بسیاری دیگر از صفات پسندیده مطرح از جمله اخلاق پسندیده هستند .اخلاق ناپسند کدام است : رذایل اخلاقی یا به عبارت دیگر اخلاق ناپسند ، مجموعه ای از کردار زشت است که ازطرق گوناگون از جمله نص آیات الهی و یا روایات مختلف از آنها یاد شده و همواره افراد جامعه را از ارتکاب آنها نهی نموده اند، بانضمام رفتارهایی که بر خلاف آیین و سنن عرفی اجتماعی متناسب با فرهنگ عامه محسوب نمی گردد . این گروه همیشه در مدار ناصواب حرکت می نمایند به نحوی که موجبات کدورت روح آدمی را فراهم می سازند . دروغگویی ، غیبت ، تهمت ، خیانت در امانت ، بد زبانی ، شماتت ، و بسیاری از این دست از جمله رذایل اخلاقی محسوب می گردند .ذکر این نکته برای ادامه بحث ضروری است که تعاریف فضایل و رذایل اخلاقی ، فارغ از فلسفه ادیان و مکاتب در بسیاری جهات نزدیک و یا به عبارتی هم خانواده هستند به نحوی که خوب ها در جوامع مختلف خوب و بد ها نیز به بد شناخته می شوند وکمتر خوبی است که در جامعه ای بد شناخته شود و یا برعکس کمتر بدی است که در جامعه ای به خوب معروف باشد .حال که با شناختی کلی از اخلاق عمومی مواجه شدیم امکان دنبال کردن مباحثی که در این مجال به آنها خواهیم پرداخت ،سهل تر خواهد بود و اینک می توانیم از باز خورد مستقیم انسان اخلاقی در اخلاق انسانی و در نتیجه جامعه اخلاقی صحبت کنیم .با تعاریف فوق به خوبی روشن شد موضوع علم اخلاق در مرحله اول شخصی و حقیقی است نه اجتماعی و حقوقی . به عبارت دیگر هر چند که در اجتماعی تعاریف اخلاقی بسیاری به صورت عادی و یا قانونی وجود داشته باشد ، اگر اشخاص اجتماع به آنها توجهی نداشته باشند ، هیچ تاثیری در اجتماع نخواهد داشت . و برعکس حتی اگر اجتماعی به موضوع اخلاق بی توجهی نماید ، این شخص است که می تواند به تنهایی در مدار اخلاق حرکت کند . بنابر این اخلاق در مرحله اول یک مقوله فردی است و النهایه نیز در محضر خداوند تبارک و تعالی هر فرد ، فارغ از اجتماع در خصوص موضوع اخلاق شخصی پاسخگو خواهد بود . تلاش کنیم که در شب های فضیلت و راستی که آدمیان به تمرین خودسازی و پرهیزکاری اشتغال دارند ، کمی فردی تر به موضوع اخلاق خویش بپردازیم ، شاید به بهانه ای ما نیز بهایی را کسب کنیم.